از دانشگاه تا صنعت
از دانشگاه تا صنعت راه پیچیدهای وجود دارد که دلیل آن تقریبا واضح است؛ تعداد قابل توجهای از دانشجویان برگزیده که توانایی درخشش در صنعت را دارند، در فکر مهاجرت هستند. این موضوع نیروی محرکۀ فعالیت در بخش آکادمیک و نظری تحصیلات کارشناسی و تمایل به تدریسیاری دروس تخصصی، کلاسهای نرمافزاری و آزمایشگاه ها برای تقویت رزومۀ تحصیلی است. این فرایند به مرور زمان دانشگاه را در بخش نظری پیشران، و در تهیۀ نیروی لازم برای صنعت ناتوان کرد. چیزی شبیه به بقای اصلح در نظریه تکامل! دلیل دیگر این موضوع راحتطلبی مجموعۀ دانشگاه از دانشجو تا استاد است. طبیعی است که تحلیل نظری یک پدیده آسانتر و ارزانتر از درک و استفاده از آن به صورت حقیقی است. اما آیا مهندسی چیزی غیر از استفاده از این علم نظری به مانند ابزار برای بهرهبرداری از جهان حقیقی است؟
چه با قصد اپلای و مهاجرت و چه با قصد ماندن، صنعت بخش جدایی ناپذیر زندگی یک مهندس است که دیر یا زود با آن روبهرو میگردد. تعداد زیادی از دانشجویان این تغییر را بسیار دشوار میبینند که کاملاً قابل درک است. در شرایطی که حتی صنعتیترین دانشگاههای کشور ارتباط کافی با صنعت ندارند، دانشجو ماده خامی است که پس از ۱۲ سال تحصیل در مدرسه و حداقل ۴ سال در دانشگاه، باید به این مرحله جدید از زندگی حرفهای خود وارد شود. من در این مقاله تجربه خود را به عنوان یک دانشجوی مهندسی مکانیک دانشگاه امیرکبیر از ورود به صنعت بیان میکنم و امیدوارم که این مقاله سهم کوچکی در آگاهی نو دانشجویان از آنچه پیشروی آنهاست داشته باشد.
توقع خود را پایین بیاورید
“به یک ایلان ماسک ۲۰ ساله نیازمندیم. سه ماه کارآموزی و در صورت رضایت، شما را تشویق میکنیم و از آن پس حقوق و مزایا به شما تعلق میگیرد.”
اگر در مدرسه، منطقه یا شهر خود جزء بهترینها بودید یا در یکی از بهترین دانشگاهها درس خواندهاید، شاید احساس میکنید که پس از این همه سال تلاش و زحمت، در بالاترین طبقه برج و در یک دفتر مجلل برای شما محلی آماده شده است تا دانش نظری خود را عرضه کنید. باید به شما بگویم که متأسفانه این تصور درست نیست! تمام موارد ذکر شده نظیر دانشگاه، معدل و … تنها شانس شما را برای ورود به صنعت افزایش میدهد، اما همانطور که ذکر شد، مهندسی در جهان حقیقی صورت میگیرد. شما باید دانش خود را به صنعت ثابت کنید زیرا از اولین لحظه پس از استخدام، شما وارد نظامی شدهاید که بر مبنای پول و سرمایه استوار است. در این نظام، جواب غلط نمره از شما کم نمیکند بلکه سرمایه شما را به باد میدهد. پس این موضوع که صاحبان سرمایه برای اعتماد به شما به زمان نیاز دارند نباید شما را آزردهخاطر کند. کارآموزی یک تبادل دو طرفه است که شما در قبال کسب دانش عملی، انرژی و زمان خود را در اختیار کارفرما میگذارید. در مورد آن عبوس نباشید بلکه تلاش کنید با حداکثر بهرهبرداری، زمان آن را به حداقل برسانید تا زودتر به تصورات خود در دوران دانشجویی و آن دفتر مجلل نزدیک شوید.
بازار، بازار و بازار
بازار قلب تپنده صنعت است. عدم توجه به ظرفیت آن، طراحی شما را به اندازهی غیر عملی میکند که انگار از اول همچین طرحی وجود نداشته است و تمام این زمان و انرژی برای هیچ بوده است. بسیاری از تعاریف مهندسی بر پایه بهینهسازی هزینهها استوار است. این بهینهسازی به طور مستقیم با بازار در ارتباط است و بسته به کشور و منطقهای که شما در آن حضور دارید، حدود مواد و متریال مصرفی، روشهای ساخت، امکانات انسانی و … را مشخص میکند. در این مورد از تجربه شخصی خودم برای شما مثال میزنم. برای طراحی یک مجموعه مونتاژی، با فرض اینکه واشر یک تجهیز ساده است و هر نوع واشری در بازار یافت میشود (!)، از یک نوع واشر پلاستیکی با هدف عدم ایجاد خط و خش روی اجزا استفاده کردم. طراحی جلو رفت و دو ماه بعد، وقتی زمان تهیهی قطعات فرارسید، متوجه شدم که واشر پلاستیکی در آن ابعاد تنها از چین با قیمتی بسیار بیشتر (در آن مقیاس تولید) وارد میگردد و به طور کلی تنها برای مصارف خاص است (این اتفاق مربوط به دو سال پیش است). مجبور شدم به دو ماه قبل برگردم و این بار و پس از آن به طور کلی، هر طراحی را با هماهنگی با بازار، از کوچکترین قطعات نظیر واشر، تا قطعاتی مثل گیربکس و موتور و … انجام دهم. شما این اشتباه را انجام ندهید! هیچ زمانی نخواهد آمد که تمام قطعات، روشهای ساخت و …. به فراوانی و با قیمت یکسان در دسترس طراح باشند، پس از همان ابتدا باید طراحی را با این شرایط هماهنگ کرد و این چیزی است که در دانشگاه به شما یاد داده نمیشود و یا به اندازه کافی بر حساسیت و اهمیت آن تاکید نمیشود.
کار گروهی اجتناب ناپذیر است
از مشکلات بزرگ دانشگاه برای قشر کثیر از دانشجویان، تعامل با گروهی از افراد با خلقیات و تواناییهای متفاوت در راستای یک هدف مشخص است. صرف وجود تجربههای ناموفق یا دشوار و عدم تمایل به کار گروهی موضوعی نیست که اصل قضیه را تغییر دهد: امروزه تقریباً هیچ سیستم بزرگی بدون حضور مهندسان رشتههای مختلف شکل نمیگیرد یا توسعه نمییابد. در دنیای امروز نه تنها تعامل مهندسان مختلف یک رشته، که تعامل مهندسان رشتههای مختلف امری لازم و ضروری است. این تعامل هسته اصلی فرایند است و هرچه قدرتمندتر باشد، فرآیند نتیجه بهتری خواهد داشت. ظرفیت کار گروهی یک استعداد نیست که کسی آن را داشته باشد یا خیر؛ این موضوع باید در مدارس و دانشگاهها آموزش داده شود اما در حقیقت حداکثر کاری که در خصوص آن انجام میشود، درخواست از دانشجویان یا دانشآموزان برای تشکیل گروه و کار بر روی یک پروژه خاص است. این اتفاق اغلب به تقسیم کار و نه کار گروهی منجر شده و تعامل بین اعضا را از بین میبرد.
از طرفی مسئولیتهای کار گروهی در دوران دانشگاه ناچیز، اما در صنعت سنگین است. در دانشگاه تنها موردی که اعضا را به گروه و مسئولیت پذیری مقید میکند، شخصیت حرفهای آنهاست. دلیل آن این است که چه با نمره ۲۰، چه با ۱۵ و چه با ۱۰ میتوان یک درس را قبول شد؛ از طرفی ممکن است همگروهی شما اولویتهای دیگری برای زمان کاری خود داشته باشد که روی کیفیت کار خروجی او تاثیرگذار باشد. اما در صنعت، شما قراردادی مبنی بر گذراندن ساعتی مشخص در یک محیط و تحویل یک پروژه در سطح مشخصی دارید و باید به رئیس گروه یا پروژه پاسخگو باشید. لذا اثرگذاری موارد ذکر شده کمتر و کمتر میشود. خوب است که این مسئولیت پذیری در دانشگاه و در شخصیت هر فرد تجلی یابد تا دانشجویان با کسب این توانایی آماده ورود به صنعت گردند.
اعتماد به نفس داشته باشید
چه چیزی از دانشگاه هاروارد یک دانشگاه فوقالعاده میسازد؟ ساختمانها و تجهیزات آزمایشگاهی؟ سیستمهای کامپیوتری؟ اساتید؟ موارد ذکر شده تا حدودی صحیح هستند اما هرگز به پاسخ اصلی نزدیک نخواهند شد؛ اگر یک دانشگاه جایگاه بالایی دارد به علت هسته اصلی آن یعنی دانشجویان است. این دانشجویان هستند که به این ساختمانها و تجهیزات شخصیت میبخشند. انرژی هستهای که روزی برای قتل عام استفاده شد، امروزه درصد قابل توجهای از تولید برق جهان را به خود اختصاص داده است. این افراد هستند که به امکانات و تجهیزات شخصیت میبخشند و بهترین کاربرد را از آنها استخراج میکنند. شما نیز یکی از این افراد هستید. اگر شما در دانشگاه خوبی درس میخوانید یا محل کار خود را فوقالعاده میدانید، این یک نعمت برای شما نیست، بلکه شما برای دانشگاه و محل کار خود نعمت هستید. اگر به تازگی وارد صنعت شدهاید و احساس میکنید دانش کمی دارید یا شایستگی کافی را ندارید باید بدانید که هیچکس در آغاز همه چیز را نمیدانست و هیچکس نیز در پایان همه چیز را نمیداند. مهندس شخصی است که به دنبال حل مسائل میرود و برای یافتن پاسخهای متفاوت تلاش میکند؛ این چیزی است که شما را شایسته حضور در یک محیط عالی میکند، فارغ از اینکه چه تعداد نرمافزار بلد هستید یا در کجا درس خواندهاید. موارد ذکر شده همه به دنبال این شخصیت حاصل میشوند. پس پاسخ خود را به مسائل از “نمیدانم” به “نمیدانم اما خواهم فهمید” تغییر دهید!
شبکه سازی
شما هر روزه در دانشگاه با اساتید، دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا ، مسئولان آزمایشگاهها و … در ارتباط هستید. تعداد قابل توجهای از اساتید، به خصوص در دانشگاههای برتر، در صنایع بزرگ مشغول به فعالیت هستند. بخشی از آنها نیز خود صاحب صنایع و یا عضو هیئت مدیرهاند. اغلب دانشجویان کارشناسی ارشد یا دکترا یا شاغل هستند و یا تجربههای یک یا دو ساله از حضور در صنعت، در بین مراحل تحصیل خود دارند. آزمایشگاههای هر دانشکده نیز مسئولانی دارد که سالها تجربه کار با تجهیزات صنعتی را دارند. ارتباط با تمامی این افراد در دانشگاه به سادگی برقراری یک قرار ملاقات با یک دوست یا همکار است. در حالی که یک مشاوره سی دقیقهای راجع به یک روش ساخت یا یک فرآیند طراحی در صنعت هزینۀ خود را دارد. پس شایسته است مادامی که دانشگاه حضور دارید، دانش خود را افزایش بدهید و از این امکانات رایگان استفاده کنید. فایده دیگر این نوع شبکه سازی را در آینده و زمانی که به سطح مشخصی از مهارت برسید، خواهید دید. در طول چهار سال علت فعالیتهای داوطلبانه شما برای یادگیری مطالب صنعتی، شبکهای از افراد شایسته نظیر اساتید، مسئولان آزمایشگاهها و … شما را به عنوان فردی علاقهمند و کوشا به خاطر خواهند سپرد و در مناسبات کاری و موقعیتهای شغلی، معرفی خواهند کرد.
هدف تمام مواردی که بیان شد، آمادهسازی دانشجویان برای ورود هر چه قدرتمندتر به صنعت است. در نهایت این اراده، پشتکار و از همه مهمتر علاقه شماست که سرعت یادگیری و پیشرفت شما را مشخص میکند. در این مقاله تنها کاتالیزورهایی برای افزایش سرعت این فرآیند بیان گردید که امیدوارم هرچند به مقدار ناچیز، اما به کمک شما بیایند. همچنین تمام موارد ذکر شده تجربۀ نویسنده از ورود به صنعت بود و هیچ قانون فراگیری وجود ندارد.
نویسنده:
دانشجوی مهندسی مکانیک دانشگاه امیرکبیر
(برای مطالعه بیشتر روی نام یا تصویر ایشان کلیک کنید)